نام و نام خانوادگي:عباس نظري
نام پدر:محمد
تاريخ تولد:41/02/13
سن:24
استان:فارس
شهرستان:استهبان
بخش:ايج
عضويت:بسيج
يگان:ل 19 فجر
عمليات:*****
مدت حضور:102 روز
شغل:كارمند
تحصيلات:سوم راهنمايي
مسئوليت:تك تير انداز
تعداد دفعات اعزام:2
تاريخ شهادت:65/07/22
مکان شهادت:جزيره مجنون
نحوه ي شهادت:اصابت تركش به سر
تاريخ دفن:*****
وصيت نامه شهيد عزيز عباس نظري
«وَلاَ تَقوُلُواْ لِمَن يُقْتَلُ فِي سَبِيِل اْللَّهِ اَمْواتٌ بَلْ اَحْياءٌ وَلكِن لاَ تَشْعُرُونَ.»
آن كسي كه در راه خدا كشته شده مرده نپنداريد بلكه آن‌ها زنده‌ي ابدي هستند و ليكن همه‌ي شما حقيقت را درك نخواهيد كرد (سوره‌ي بقره،آيه‌ي 154 )
اكنون كه وصيت خود را با نام شهيدان آغاز كرده‌ام قلمم و گفتارم ناتوان‌تر از آن است كه من گناهكار درباره شهيد كه اين همه ارج و عظمت دارد سخن به ميان آورم، كلمه شهيد بزرگ‌ترين بار معني را براي آنچه اكنون مي خواهم بگويم در بردارد.
بشريت نمونه باشيم، خداوند اين انتخاب را كه همراه با آگاهي و بصيرت و با تمام وجود صورت گرفته بر من حلال گردان و گناهان مرا كه ناشي از ناآگاهي و بي ايماني و غرق شدن در هواهاي نفساني بوده است بر من ببخش.
خدايا استغفار مي طلبم از آتش دوزخ يا رب، ارحم ضعف بدني عذرهايم را بپذير اي تأمين كننده‌ي نيازهاي مادي و معنوي من، به هر حال اميدوارم كه با نثار كردن جان خود كه مهم‌ترين و پرارزش ترين مايه زندگي بشريت است گناهانم را بخشد. خدايا مرا نيامرزيده از دنيا مبر.
مادرم: سلام مرا بپذير و حلالم كن، گناهان مرا ببخش كه نسبت به تو كم لطفي كردم و براي تو پسر خوبي نبودم. مبادا در فقدان من گريه كني كه اين خواهش من است، خود بهتر مي داني كه مرگ حق است.
شهادت مرگ دلخواهي است كه مجاهد با همه‌ي آگاهي و منطق و شعور انتخاب مي كند.
ديگر بيشتر از اين مزاحـم نمـي شوم، از همه‌ي دوستان و رفـيقان حلال بـودي مي طلبم و از همه‌ي قومان و خويشان تقاضاي بخشش مي كنم و همه‌ي آشنايان مرا حلال كنند، در ضمن همگي آن‌ها سلام و دعاي فراوان مي رسانم.
در پايان از مادرم، خواهرم، برادرانم، همگي خداحافظي مي كنم و در ادامه‌ي تحصيل برادرم رحيم كوشش فراوان كنند و از مادرم مي خواهم در سرپرستي آن‌ها كوتاهي نكند. ان الله مع الصابرين كسي كه شما را فراموش نمي كند.
عباس نظري 15/7/65
يادنامه‌اي از شهيد عزيز عباس نظري
نام پدر: محمّد محل و تاريخ تولد: ايج 1341
سن: 24 سال تحصيلات: سوم راهنمايي
شغل: كارمند وضعيت تاهل: مجرّد
ارگان اعزام كننده: بسيج تاريخ اولين اعزام: 12/10/63
حضور در جبهه: 102 روز تاريخ شهادت: 22/7/65
محل شهادت:جزيره‌ي‌مجنون محل دفن: ايج
آسمان ايران هشت سال نظاره‌گر دلاورمرداني بود كه راز حماسه‌هايشان غزل يا حسين(ع) بود و دل‌هايشان براي رسيدن به كربلا بي‌قرار …
در يكي از روزهاي خوب خدا، در روستايي باصفا كودكي چشم به دنيا گشود كه خانواده نام مقدّس سردار باوفاي كربلا بر او نهاد و «عباس» ناميد و بدينسان مردي از تبار حماسه در دامان هميشه مهربان روستا، لحظه‌هايش آغاز شد. دست‌هاي كوچك او خيلي زود با زحمت و كار خو گرفت و پس از فوت پدر، بسان مردي پرتلاش، نان‌آور خانه شد.
دل دريايي عباس از او جواني ساخته بود، صبور و باشكيب؛ بطوري كه خيلي آسان به جنگ سختي‌ها مي‌رفت و با فقر مبارزه مي‌كرد. هميشه به خانواده سفارش مي‌كرد: «در زندگي قانع باشيد و شكر خداي را به جا آوريد.» و خود اگر خرده ناني بر روي زمين مي‌ديد، برمي‌داشت تا به نعمت خدا بي‌احترامي نكرده باشد. وي با خواهر و برادرش كه گرد يتيمي بر چهره‌شان نشسته بود، به نرمي رفتار مي‌كرد و با نماز و قرآن از خدا مدد مي‌جست.
تحصيلات خود را تا كلاس سوم راهنمايي ادامه داد و پس از آن در بانك صادرات در شهر شيراز مشغول كار شد. علاقه‌ي وافر او به امام خميني(ره) زبانزد بود و بارها به خانواده گفته بود: «با وجود امام خميني(ره) ديگر احساس بي‌پدري نكنيد.» در فعاليت‌هاي مذهبي شركت مي‌كرد و پيرو ولايت فقيه بود.
در روزهايي كه جنگ تحميلي گام مردان جنگ را با جاده آشنا كرده بود، وي نيز مهياي سفر شد. چند بار به جبهه رفت كه يكبار نيز از ناحيه‌ي دست مجروح شد، اما او عاشق جبهه بود و شهادت و در جواب دوستانش كه خواسته بودند ديگر داوطلبانه به جبهه نرود در حالي‌كه رنگ از رخسارش پريده بود گفت: «اگر مي‌ترسيد به جبهه برويد و كشته شويد. من حاضرم جاي شما خدمت كنم.»
عباس آخرين بار كه از مادر خداحافظي مي‌كرد، در حالي‌كه لباس رزم به تن داشت به او گفت: «مادر، هركس از زندگي راهي انتخاب مي‌كند، من هم راه شهادت را پذيرفته‌ام… مادر، ناراحت نباش! فكر كن من اصلاً متولد نشده‌ام، چرا كه طاقت ماندن در اين دنيا را ندارم.»
آن‌گاه خانواده را به خدا سپرد و براي حفظ و نگهداري ارزش‌هاي انقلاب راهي «جزيره‌ي مجنون» شد. عباس در جبهه بي‌سيم‌چي بود و در شب حادثه، فرمانده از او مي‌خواهد كه به علت مجروحيت در سنگر بماند اما او مي‌گويد: «من بايد همراه اين بي‌سيم بيايم و تا آخر دفاع كنم.» آن شب چنان دفاع و جهادي را به تصوير كشيد كه چون تير بر سرش نشست، سوار بر محمل نسيم شد و به معراج رفت.
اطلاعاتی در این زمینه ثبت نشده است .از طریق فرم پایین همین صفحه با ما به اشتراک بگذارید.
اطلاعاتی در این زمینه ثبت نشده است .از طریق فرم پایین همین صفحه با ما به اشتراک بگذارید.
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
پایگاه اطلاع رسانی شهدای استهبان(زیرمجموعه سایت میقات نور) اواسط آذر ماه 99 توانست قدم به قدم و با صبر و حوصله آمار دقیق و شفاف شهدای شهرستان قرآنی استهبان را با قابلیت جستجوی گسترده و بازبینی ، ویرایش و جداسازی آثار،زندگی نامه،وصیت نامه،تصاویر رزمندگان اسلام،فیلم مصاحبه ،چند بیت شعر این 415 شهید را بارگذاری نموده،بنحوی که در حال حاضر همگان می توانند علاوه بر مشاهده اطلاعات شهید موردنظر،اطلاعات ارزشمند خود را برایمان ارسال تا در معرض دید و نظر همگان قرار دهیم.
اینجانب از این فرصت استفاده می نمایم و ضمن تبریک بخاطر طراحی جدید و سرعت بالا و امکانات فوق العاده برای دسترسی عموم و بارگذاری حجم عظیمی از آثار شهدا و جذابیت سایت ،مجددا و خاضعانه باز هم تقاضا نمایم،هر گونه خاطرات و اسناد و مدارکی از این دلاور مردان مخلص که در سخت ترین شرایط،مظلومانه فدای ما و نسل های آینده شدند از طریق فرم ارسال اطلاعات شهدا، به هر شکل ممکن به دست ما برسانند تا در این سایت پرارزش در معرض دید عموم قرار دهیم،مخصوصا خاطرات ناگفته و جذاب برای جوانان مشتاق فرهنگ ایثار و شهادت.
از همه سازمان هایی که اسناد و مدارکی برای انتشار دارند یا عکس،فیلم و صوت مرتبط با شهدای استهبان در اختیار دارند برای استفاده مشتاقان برایمان ارسال نمایند زیرا تنها مرکزی که توانسته است آثار تمام شهدای استهبان را بادقت کامل در معرض دید همگان قرار دهد همین پایگاه می باشد.
و لازم به این نکته میباشد که تمام هزینه های این سایت شخصی میباشد و هیچ ارگان و سازمانی دخالت در هزینه این سایت نداشته اند و لذا دوستانی که تمایل دارند می توانند در قسمت حمایت مالی از 1000 تومان تا… به این سایت کمک نمایند.
طراح و مدیر وبسایت
حسن حیدریان
