يادنامهاي از شهيد عزيز عباس گنجي
نام پدر: رضا محل و تاريخ تولد: كربلا 1336
سن: 28 سال تحصيلات: دپيلم
شغل: كارمند فرمانداري وضعيت تأهل: متأهل دو فرزند
ارگان اعزام كننده: بسيج تاريخ اولين اعزام: 12/9/64
دفعات اعزام: يك بار حضور در جبهه: 75 روز
تاريخ شهادت: 27/11/64 محل دفن: استهبان 9/11/74
چه دستهايي كه به ياري دست عباس(ع) شتافتند و چه لبهاي خشكيدهاي كه بر لبان او بوسه زدند …
در جوار حرم ابوالفضل(ع) پسري چشم به دنيا گشود كه او را «عباس» ناميدند. از آغازين روزهاي تولد، چنان جذابيت خاصي داشت كه نگاهش به دل اطرافيان مينشست.
وي تحصيلات خود را تا پايان دورهي دبيرستان ادامه داد و با پشتكار و دقت فراوان موفق به اخذ ديپلم گرديد. پس از آن، ازدواج كرد و تشكيل خانواده داد. كارمند فرمانداري بود و در محيط كار بسيار منظم و با انضباط. دلسوزي و مهرباني خاصي نسبت به مراجعه كنندگان داشت، مخصوصاً تودهي مردم مستضعف و محروم. او كه در رگهايش عشق جاري بود ذره ذرهي وجودش در راه خدمت به مردم آب گرديد. او عاشق مسجد بود و دعا و زيارت علما و صلحا را، از مرضيّات خدا ميدانست.
هرجا كه نيازي بود او حضور داشت و اكنون كه جبهه نيازمند بود، از دنيا و همسر و فرزند دل بريد. برادر عباس (شهيد جواد گنجي) شهيد شده بود و او به دنبال هدف برادر راهي شد.
جزء سنگرسازان بيسنگر بود و از علمداران تلاش در
صحنههاي گوناگون. او كه داغ عشق بر جبين داشت براي رسيدن برخاست. خود را به «فاو» رساند و در «عمليات والفجر8» شركت كرد. هم پيك بود و هم بي سيم چي. همپاي فرماندهي خود شجاعانه به جلو تاخت و صفها را شكست، تا قطرات خونش در واپسين لحظات حيات، بر زمين جاري گشت و نامش در دفتر هشت سال دفاع مقدس، براي هميشه ثبت گرديد.
«عباس» كه عاشقي گمنام و بينشان بود پيكر مطهرش سالها در منطقه سوزان جنوب، بر روي خاكهاي غربت آرميد تا بالاخره پس از ده سال به انتظار پايان داد.