وصيت نامه شهيد عزيز مرتضي الهي

       با درود وسلام بر امام عصر حضرت حجه بن الحسن العسكري^(عج) و نايب بر حقّش خميني عزيـز و با درود و سلام بر رزمندگان و سپاهيان اسلام و با درود بر شـهداي كربلاي خونين حسين تا كربلاي ايران و با درود بر ملت شهيد پرور ايران وصيت‌نامه را شروع مي كنم.

      «اِناِللهْ وَ اِنْااِليهِ راجِعونْ» ما همه از طرف خداي يكتا آمده‌ايم و به‌سوي او بازگشت مي نماييم.

     «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» پناه مي برم به خدا از شر شيطان رانده شده از بارگاه خداوند. شكر مي كنم خدايي را كه مرا آفريد و هدايتم كرد و به من توفيق داد تا بتوانم با رفتن به جبهه خدمت كوچكي به اسلام و مستضعفان بكنم.

       امام حسين^(ع) با 72 تن از ياران با وفايش خود را فداي اسلام و قرآن نمودند و براي ماها يك سرمشق زندگي شدند و شهدا هم راه آنان را ادامه دادند، آن‌ها هم براي ما سر مشق شدند و وظيفه‌ي ماست تا راه آن‌ها را ادامه دهيم. «وَ لا تَحْسَبَنَّ اْلَذِينَ قُتِلُواْ فِي ……»

كساني‌كـه در راه خدا كشته مي شوند مرده مپنداريد بلكه آن‌ها زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزي مي خورند.

 برادران عزيز، من با شناخت و آگاهي كه داشتم به جبهه رفتم و براي اين‌كه از دستورات امام خميني و اسلام اطاعت كنم توفيق يافتم تا در جبهه شركت كنم.

 از شما اي ملت عزيز و انقلابي مي خواهم كه مبادا به امام كمك نكنيد و او را تنها نگذاريد. اطاعت از خميني اطاعت از خداست از دستورات امام پيروي كنيد و جبهه را خالي نگذاريد كه اسلام شكست ناپذير است و كفر سرنگون شدني. كسي كه به جبهه مي رود نبايد براي مشهور شدن و براي اين‌كه شخصيت او بالا برود شركت كند بايد براي حفظ اسلام و قرآن و براي زنده نگه داشتن جمهوري اسلامي، براي شرف و آبروي ناموس برود. نگويند ما نمي توانيم شركت كنيم هركس هر تواني كه دارد تا آخرين لحظه بايد بجنگد.

اسلام براي تداوم خود احتياج به خون دارد و درخت اسلام با خون رشد كرده است و بايد با خونِ اين جوانان آبياري شود تا بتواند تداوم داشته باشد. اگر ما وصيت‌نامه‌اي مي نـويسيم براي اين است كه منافقان بـدانند كه ما ]تا[ آخـرين قطـره‌ي خون خود امام عزيز و اسلام عزيز را تنها نخواهيم گذاشت.

اما ]به[ فرموده‌ي امام، همه‌ي ماها بايد فداي اسلام بشويم. پروردگارا، تا از من راضي نگردي مرا از بين مبر و شهادت مـرا در راه خودت قرار ده. من شهادت را از جان و قلب پذيرايم و جز شهادت ]را[ نيكبختي خود نمي دانم و اسلام را بهتر از جان مي دانم. انسان بـراي رفتن است پس چرا در راه في سبيل الله نباشد. سعادت افتخاري است كه همه را نصيب نمي باشد، پروردگارا، اگر زنده ماندنم براي اسلام فايده دارد زنده بمانم تا بتوانم خدمت كـنم و اگـر مجـروح شدنم براي اسلام فايده دارد مجـروح شوم و اگـر كشته شدنم براي اسلام فايده دارد كشته شوم.

 پس در آخر از همه‌ي دوستان و آشنايان حلال بودي مي طلبم و كساني كه حقي بر من دارند مرا ببخشند. و نصيحتي به برادرانم دارم كه مبادا از خط امام خارج شوند هميشه بر هواي نفساني خودتان غلبه پيدا كنيد و اي خواهرانم زينب‌وار باشيد و با حجابتان به اسلام خدمت كنيد و اي مادرم بر من گريه مكن ممكن است منافق خوشحال شود و از خداوند برايم طلب آمرزش بخواه.                                                    

                                                                                                                               والسلام

 مرتضي الهي 1/7/1361