يادنامهاي از شهيد عزيز مهرداد اكبريان
نام پدر: درويشعلي محل و تاريخ تولد: رونيزعليا 1348
سن: 19 سال تحصيلات: اول راهنمايي
شغل: سرباز وضعيت تاهل: مجرّد
ارگان اعزام كننده: سپاه محل شهادت: جزيره مجنون
تاريخ شهادت: 4/4/67 محلوتاريخ دفن: رونيزعليا 12/5/81
در مهرماه 1348، سكوت خانه با صداي گريهي «مهرداد»، شكست و شوق حضورش فضا را غرق در شور و شعف كرد. روح متعالي وي از همان كودكي با نماز و نيايش گره خورد و با شور و شوق كودكانه به نماز ايستاد. روزهاي زيباي كودكياش با فوت پدر رنگ باخت و او در كنار مادر مهربان و رنجيدهي خود، روزگار را با عنايت خداوند سپري كرد. تحصيلات خود را تا مقطع راهنمايي ادامه داد و پس از آن دستهاي كوچكش از رنج و كار كشاورزي پينه بست تا به ياري خانواده بشتابد و اوضاع نابسامان خانواده را سامان دهد. آنقدر با مادرش صميمي بود و به او محبّت داشت كه نصيحتهاي او را به جانِدل ميخريد و هر كاري كه ميگفت به طور دقيق انجام ميداد.
او كه خود در خانوادهاي ساده و زحمتكش زيسته و طعم تلخ رنجهاي دنيا را با تمام وجود چشيده بود، در كمك به ضعيفان و فقرا همّت بالايي داشت. به خواندن نماز اول وقت و روزهداري و ديگر فرايض ديني اهميّت بسياري ميداد. در شبهاي قدر ماه مبارك رمضان خلوتي عارفانه با خداي خويش داشت و دعاي دلانگيز سحر، او را تا اوج بودن ميبرد.
هنگامي كه مهرداد جواني بود هجده ساله و برومند؛ ايران اسلامي همچنان در آتش جنگ تحميلي ميسوخت و روزهاي پاياني راپشت سر ميگذاشت. براي خدمت سربازي كولهبارش را از روستا برداشت و راهي جبهه شد. پس از گذراندن دورههاي آموزشي به «جزيره مجنون» رفت و در مقابل دشمنان اسلام ايستادگي كرد و براي نابودي آنها دست از تلاش برنداشت، تا اينكه در راستاي هدفش به دست پليد دشمنان اسير شد و در كشور عراق، در حاليكه بدنش از تيغ عشق به خون نشسته بود، به شهادت رسيد.
پيكر مطهرش در ديار عراق غريبانه به وديعه سپرده شد و هشت سال بعد در جريان مبادلهي اجساد مطهر شهدا، به ميهن برگشت و برفراز دستان عاشق تا دارالشفاي آزادگان جهان تشيع شد.