يادنامهاي از شهيد عزيز علي عالينژاد
نام پدر: اكبر محل و تاريخ تولد: استهبان 1346
سن: 19 سال تحصيلات: سوم دبيرستان
شغل: محصّل وضعيت تأهل: مجرّد
ارگان اعزام كننده: بسيج تاريخ اولين اعزام: 8/9/65
دفعات اعزام: يك بار حضور در جبهه: 45 روز
تاريخ شهادت: 23/10/65 محل دفن: استهبان
روزنهاي اگر به پنجرهي زندگي عارفان و حيات طيّبهي آن عصارههاي اخلاص و ايمان بگشاييم نشان استواري و استقامت را در قامت رعنايشان ميبينيم و بر سپيدي انديشهي آن شوريده حالانِ طايفه نور، دريا دريا، درود ميفرستيم.
همزمان با تولد مولاي متقيان در 13 رجب، «علي» نامِ ديگري چشم به جهان گشود كه با آمدنش عاشقي ديگر، به خيل عاشقان علي(ع) افزود، تا ادامه دهندهي راه فرزندش حسين(ع) شود.
«علي» عمر كوتاهي داشت اما از آن بهرهها گرفت. وي با فعّاليت در پايگاه بسيج و مساجد، اولين قدمها را براي رسيدن به ديار عاشقان در جبهههاي حق عليه باطل برداشت. كسي كه هيچگاه دعا و نماز جماعتش ترك نشد و فقرا را از ياد نبرد. گرچه در مدرسهي علم، كوشا و موفق بود، اما هميشه دلش بيقرار پرواز بود، تا اينكه شوق جبهه باعث شد، وارد مدرسه عشق شود؛ مدرسهاي كه رسيدن به پاكيها را برايش معنا ميكرد. هنگامي كه در سن 19 سالگي راهيِ ديار نخلهاي بي سر شد در «عمليات كربلاي 5» شركت نمود و در برابر يزيديان زمان ايستاد و سينه سپر كرد و آنها را به خاك مذّلت نشاند و در آن وادي كربلا آنقدر به آسمان نگريست تا اينكه نگاهش به نگاه يار گره خورد و به شيرينترين آرزويش رسيد. او با نثار خون خود «اِن الاَرضَ يَرِثها عِبادي الصّالِحون»1 را به جهانيان نويد داد.
- سورهي انبياء آيه ي 105