نام و نام خانوادگي:محمدرضا اردلان
نام پدر:جليل
تاريخ تولد:47/01/22
سن:18
استان:فارس
شهرستان:استهبان
بخش:مركزي
عضويت:بسيج
يگان:ل 19 فجر
عمليات:*****
مدت حضور:387 روز
شغل:محصل
تحصيلات:دوم راهنمايي
مسئوليت:تك تير انداز
تعداد دفعات اعزام:5
تاريخ شهادت:65/02/25
مکان شهادت:فاو
نحوه ي شهادت:اصابت تركش
تاريخ دفن:*****
وصيت نامه شهيد عزيز محمّد رضا اردلان
به نام خالقي كه زندگي و مرگم به دست او و بخشنده‌ي گناهانم اوست.به نام او كه خون بهاي شهيدان است.
با درود به رهبر كبير انقلاب و پير جماران خميني بت شكن و با سلام و درود به رزمندگان عزيز جبهه‌هاي حق عليه باطل.
پروردگارا تورا شكرمي كنم كه سال‌‌هاي عمرم را تا فرا رسيدن يوم اللّه قرار دادي. همان يوم اللهي كه در هزاروسيصد سال پيش حسين(ع) در ميدان شهادت نداي «هَلْ مِنْ ناصِرُ يَنصُرنْي» را سرداده و ما اينك مي گوييـم لبيك ياحسين(ع)، اگر در آن بيابان گـرم و خونين نبـوديـم تا تو را ياري كـنيم اينك ما پيروانت در كـربلاهاي خونين و گرم ايران نداي فرزندت خميني را لبيك مي گوييم و به نداي غريبيت لبيك مي گوييم و حال كه براي چندمين بار و با ياد خدا به جبهه مي روم، براي انتقام گرفتن نمي روم بلكه براي احياي دين خدا و براي صدور انقلاب به سرتاسر جهان مي روم و هر تيري كه به سوي دشمن پرتاب مي كنم براي رضاي خداست نه از روي خشم و كينه.
اي عزيزان بدانيد كه من اين راه را آگاهانه انتخاب كردم، اي مادر عزيزم ما همه امانتي از خدا در دست شما هستيم كه خداوند هر وقت بخواهد اين امانت را باز پس مي گيرد، ما كه روزي بايد اين دارفاني را وداع بگوييم پس چرا مرگمان در راه خدا نباشد و در اين راه رفتن چه الگويي بهتر از سيدالشهدا(ع) مي تواند باشد؟
مادرجان، شما را به حق فاطمه زهرا(س) قسم مي دهم كه از گناهان من درگذري و ببخشي و مرا حلال كني.
وصيتم به دوستان اينست كه امام را تنها نگذاريد هميشه دعا براي طول عمر امام و فرج مولا صاحب الزمان(عج) بكنيد. هميشه پيرو خط امام و ولايت فقيه باشيد از پدرم مي خواهم كه مرا ببخشد و حلال كند چون برايم زحمت بسيار كشيده است.
از خواهران و برادرانم مي خواهم كه اگر بدي از من ديده‌اند مرا ببخشند و مرا حلال كنند.
شعار«خدايا، خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار» كه شعار حزب الله است يادتان نرود.
محمّدرضا اردلان
يادنامه‌اي از شهيد عزيز محمّدرضا اردلان
نام پدر: جليل محل و تاريخ تولد: استهبان 1347
سن: 18 سال تحصيلات: دوم راهنمايي
شغل: محصّل وضعيت تاهل: مجرّد
ارگان اعزام كننده: بسيج تاريخ اولين اعزام: 2/4/62
دفعات اعزام: 5 بار حضور در جبهه: 387 روز
محل‌وتاريخ شهادت:فاو 25/2/65 محل دفن: استهبان
در لحظه‌اي ملكوتي، تولد «محمّدرضا» مانند يك غزل ناب هستي بر شب‌هاي بي‌ريا ستاره پاشيد و اندك زماني بعد، صداي خوش اذان چون جويباران، وجودش را لبريز از عشق به خدا و اميد به آينده كرد. آرام در آغوش مادر جاي گرفت و مثل بوته گلي زيبا قد برافراشت. هفت بهار كه از زندگي‌اش گذشت، همپاي بچه‌هاي محلّه راهي مدرسه شد و جهت فراگيري دانستني‌هاي زندگي در كلاس درس حاضر شد. آنقدر چهره‌اش متين و دوست داشتني بود كه مادرش مي‌گويد: «همه‌ي خانواده او را دوست داشتند و مهرش به طور عجيبي در دل ما جا خوش كرده بود.»
محمّدرضا در نوجواني به دعا و نيايش عشق مي‌ورزيد و در انجام فرايض ديني كوتاهي نمي‌كرد، به طوري كه با شنيدن صوت دل‌انگيز اذان جهت خواندن نماز راهي مسجد مي‌شد. به مطالعه‌ي كتب ديني و كتاب‌هاي امام و شهيد آيت‌الله دستغيب علاقه داشت. سخت‌كوش بود و دل‌رحيم و مهربان و هرگاه مادرش را ناراحت مي‌ديد، تا علّت را جويا نمي‌شد و او را دلداري نمي‌داد، آرام نمي‌گرفت. روح پاك و لطيفش باعث شده بود كه گِرد گناه نچرخد و از ديگران هميشه اين خواهش را داشته باشد كه در حضورش غيبت نكنند. او بسيار امام خميني(ره) را دوست داشت و بارها آرزو كرده بود اي كاش بتواند از نزديك امام را زيارت كند.
هنگامي كه دوره راهنمايي را مي‌گذراند، جنگ تحميلي آرامش ايران را بر هم زد و عاشقان زيادي رو به سوي خورشيد كردند؛ او با توجه به اين كه سن زيادي نداشت، اما با گريه و اصرار زياد همراه با پدرش پا به جبهه نهاد و روح پرنده‌گونش با ديدن چشم‌اندازهاي جبهه آسوده گشت، پدرش از روزهاي خوشي كه همرزم محمّدرضا بود چنين مي‌گويد: «او در جبهه مسافت زيادي را براي رسيدن به نماز جماعت با پاي برهنه طي مي‌كرد و هرگاه از او مي‌خواستم كه كفشش را بپوشد مي‌گفت: «اينطور بيشتر ثواب دارد.»
چندين بار به جبهه اعزام شد و آخرين بار چنان با عجله كوله‌بار سفرش را برداشت كه اطرافيان پرواز را در چهره‌اش ديدند و آنگاه، فارغ از همه‌ي دنيا، خود را به سرزمين پاكي‌ها رساند و در منطقه‌ي عملياتي «فاو» با ديگر رزمندگان از دستاوردهاي فتح بزرگ «والفجر8» حراست و پاسداري نمود و در لحظه‌اي كه آماده مي‌شد بر كمين دشمن يورش برد، نظر به «وجه‌الله» كرد و آرام گرفت.
شد لاله اردلان خزان در گلشن
پرواز نموده روح پاکش از تن
يکباره ز جمع دوستان پرزد و رفت
ديدم که به جبهه شد سوار توسن
شهيدمحمدرضا اردلان
اطلاعاتی در این زمینه ثبت نشده است .از طریق فرم پایین همین صفحه با ما به اشتراک بگذارید.
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
پایگاه اطلاع رسانی شهدای استهبان(زیرمجموعه سایت میقات نور) اواسط آذر ماه 99 توانست قدم به قدم و با صبر و حوصله آمار دقیق و شفاف شهدای شهرستان قرآنی استهبان را با قابلیت جستجوی گسترده و بازبینی ، ویرایش و جداسازی آثار،زندگی نامه،وصیت نامه،تصاویر رزمندگان اسلام،فیلم مصاحبه ،چند بیت شعر این 415 شهید را بارگذاری نموده،بنحوی که در حال حاضر همگان می توانند علاوه بر مشاهده اطلاعات شهید موردنظر،اطلاعات ارزشمند خود را برایمان ارسال تا در معرض دید و نظر همگان قرار دهیم.
اینجانب از این فرصت استفاده می نمایم و ضمن تبریک بخاطر طراحی جدید و سرعت بالا و امکانات فوق العاده برای دسترسی عموم و بارگذاری حجم عظیمی از آثار شهدا و جذابیت سایت ،مجددا و خاضعانه باز هم تقاضا نمایم،هر گونه خاطرات و اسناد و مدارکی از این دلاور مردان مخلص که در سخت ترین شرایط،مظلومانه فدای ما و نسل های آینده شدند از طریق فرم ارسال اطلاعات شهدا، به هر شکل ممکن به دست ما برسانند تا در این سایت پرارزش در معرض دید عموم قرار دهیم،مخصوصا خاطرات ناگفته و جذاب برای جوانان مشتاق فرهنگ ایثار و شهادت.
از همه سازمان هایی که اسناد و مدارکی برای انتشار دارند یا عکس،فیلم و صوت مرتبط با شهدای استهبان در اختیار دارند برای استفاده مشتاقان برایمان ارسال نمایند زیرا تنها مرکزی که توانسته است آثار تمام شهدای استهبان را بادقت کامل در معرض دید همگان قرار دهد همین پایگاه می باشد.
و لازم به این نکته میباشد که تمام هزینه های این سایت شخصی میباشد و هیچ ارگان و سازمانی دخالت در هزینه این سایت نداشته اند و لذا دوستانی که تمایل دارند می توانند در قسمت حمایت مالی از 1000 تومان تا… به این سایت کمک نمایند.
طراح و مدیر وبسایت
حسن حیدریان
