يادنامهاي از شهيد عزيز الياس زارع
نام پدر: كهزاد محل و تاريخ تولد: لايخرمي 1345
سن: 20 سال تحصيلات: پنجم ابتدايي
شغل: كشاورز وضعيت تاهل: مجرّد
ارگان اعزام كننده: بسيج تاريخ اولين اعزام: 30/11/63
حضور در جبهه: 221 روز تاريخ شهادت: 30/2/65
محل شهادت: بيات محل دفن: دستجرد
آنگاه كه زمستان آرام آرام از كوچههاي اسفند ميگذشت و خود را به آغوش بهار ميافكند، زندگي زيباي «الياس» در روستايي كوچك و بيريا آغاز گرديد. از همان طفوليت دچار بيماري سختي شد كه مادرش با توسل به ابوالفضل العباس(ع) شفاي او را از خداوند گرفت. روزها يكي يكي سپري گرديد. او در هفت سالگي در كلاس درس حاضر و به فراگيري كتب درسي مشغول شد. در اكثر اوقات در كار كشاورزي به خانواده كمك ميكرد و بر رعايت كردن مسألهي حلال و حرام، تاكيد فراواني داشت.
آنچه كه از الياس چهرهاي به ياد ماندني و هميشه جاويد ساخته، دل پاك و آيينهصفت او بود و اينكه هميشه با دوستان و همسايگان رفتاري صميمانه و دوستانه داشت. بدون هيچ چشمداشتي به ديگران كمك ميكرد. وي كه از كودكي دل در گرو عشق نهاده بود در دوران جواني نيز در حريم خلوت دوست به راز و نياز با معبود خويش ميپرداخت و جبين بر محراب عشق ميساييد. به تلاوت قرآن كريم علاقهمند بود و رسالهي امام خميني(ره) را مطالعه ميكرد.
در هنگامهي جنگ تحميلي، او كه گوش جان به دستور مقتدا و رهبر خويش سپرده بود، به فرمان امام خميني(ره) با ديگر بسيجيان عازم جبهه شد و با ديدن فروغ تابناك و ملكوتي محبوب، با شور و شوقي خاص به مبارزه با دشمنان دين و قرآن پرداخت تا بالاخره به ديدار يار نايل آمد و در منطقهي عملياتي «بيات»، با نظر به «وجهالله» به لقاي دوست پيوست.
مادرش ميگويد: «وقتي كه پيكر غرق به خون الياس را آوردند، گفتم خدايا به خون حسين(ع)، اين شهيد را از ما بپذير و بالاي سر پسرم رفتم و گفتم: عزيزم شهادت مبارك.»