يادنامهاي از شهيدهي عزيز سكينه رعيتي
نام پدر: محمّدحسين محل و تاريخ تولد: استهبان 1307
سن: 59 سال تحصيلات: ابتدايي
شغل: خانهدار وضعيت تأهل: متأهل، شش فرزند
محل شهادت: مكهي مكرّمه تاريخ شهادت: 9/5/1366
محل دفن: استهبان
… و آن گاه كه دشمنان قسم خوردهي اسلام در برابر عشق و جاودانگي دين به زانو درآيند، براي خالي كردن عقدهي دل راهي جز خشونت و باران گلوله نمييابند، هرچند كه اين گلولهها در كنار حرم امن الهي باشد و بر سر زايراني فرود آيد كه همه، جمال كعبه را به تماشا نشستهاند.
اكنون پس از گذشت چندين سال كه از اين فاجعهي دردناك ميگذرد، به سراغ خانوادهاي ميرويم كه با شهادت مادر، گرچه كانون گرم آنها به سردي گراييده است اما فانوس روشن عشق همچنان شعار برائت از مشركين سر ميدهد و از شيرزناني ميگويند كه پيامآور تكرار زخم امّتي هستند كه چون زينب(س) و سميه(س) داغ دين بر جبين نهادند.
فرزندان چنين اظهار ميدارند كه مادرشان براي آنها الگويي از صداقت و ايمان بود و فردي مهربان و صبور. آنقدر به نماز اول وقت اهميت ميداد، كه هر كاري داشت رها ميكرد و به مسجد ميرفت. هميشه بر لبانش ذكر خدا جاري بود و بارها به فرزندانش گفته بود كه در هنگام كار كردن ذكر خدا بگويند و صلوات بفرستند. همواره آنها رابه نماز و روزه تشويق ميكرد و از غيبت كردن و تهمت زدن
منع مينمود. اهل شوخي بود و به كودكان توجهي بسيار داشت و
هميشه ميگفت: «بچّهها به محبّت نياز دارند و بايد با آنها مهربان بود.»
با شروع جنگ تحميلي او نيز مانند بسياري از زنان كه هميشه در صحنه بودند با وجود اينكه از بيماري رنج ميبرد مرتباً براي رزمندگان شربت به ليمو و نان تهيه ميكرد و در امر پشتيباني جبهه فعّاليت داشت.
در سال 1365 كه براي انجام امور حج و تشرّف به مكه مكرّمه به اداره اوقاف ميروند جاي خود را به مادر شهيدي ميدهند و بدين وسيله دل او را شاد ميگرداند و خود يكسال ديگر چشم انتظار خانهي كعبه ميماند؛ تا بالاخره در سال بعد كه به مكه مشرّف ميشوند در كنار خانهي امن الهي به دستور امام خميني(ره) شعار برائت سر ميدهند كه در همين هنگامه، بر اثر حملهي نظاميان عربستان كه به دستور اربابان آمريكايي بر روي زايران آتش گشودند به سوي خداي كعبه به پرواز در ميآيد و در جوار يار آرامش مييابد.